کد خبر: 3272

تاریخ انتشار: 31 مرداد 1400

اولین شهید پس از ماجرای عاشورا / پیرمردی شامی که با استدلال امام سجاد توبه کرد

حجت‌الاسلام موسوی مطلق، کارشناس مسائل دینی گفت: باید فرآیند قیام امام حسین علیه‌السلام تکمیل می‌شد. این مأموریت آسمانی در وهله اول بر عهده امام سجاد بود. به گزارش تسنیم، حجت‌الاسلام موسوی مطلق در برنامه تلویزیونی “خوشبخت” با اشاره به ماجرای اسارت اسرای کربلا گفت: در بین اسراء، خانواده امام حسین حضور داشتند؛ اما در این […]

حجت‌الاسلام موسوی مطلق، کارشناس مسائل دینی گفت: باید فرآیند قیام امام حسین علیه‌السلام تکمیل می‌شد. این مأموریت آسمانی در وهله اول بر عهده امام سجاد بود.

به گزارش تسنیم، حجت‌الاسلام موسوی مطلق در برنامه تلویزیونی “خوشبخت” با اشاره به ماجرای اسارت اسرای کربلا گفت: در بین اسراء، خانواده امام حسین حضور داشتند؛ اما در این بین، خانواده‌هایی از صحابه بودند که تازه به مکتب عترت و مکتب امام حسین پیوستند. مکتب ایشان چگونه است که طی چند روز انسانها را تربیت و بعد فارغ التحصیل می‌کند؟ مکتب حسینی،‌ عرصه انسان‌سازی و کارخانه بازیافت است. امام انسان‌هایی را تبدیل و استحاله کرد. در دعا می‌خوانیم «یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات»؛ امام به اذن الله وجود مقدسی بودند که سیئات را به حسنات تبدیل کرد.

وی با اشاره به اینکه باید فلسفه قیام اباعبدالله را درک، تبیین و در زندگی و اجتماع پیاده کنیم، گفت: پس از قیام اباعبدالله، باید فرآیند قیام امام حسین علیه‌السلام تکمیل می‌شد. این مأموریت آسمانی در وهله اول بر عهده امام سجاد بود. یک جای تاریخ اشاره نشده که امام زین‌العابدین طوری سخن گفته باشد که عزت خود و خاندان وحی زیر سؤال رفته باشد. امام همواره از موضع عزت و قدرت سخن گفت.

موسوی مطلق درباره تفاوت خطبه امام در کوفه با شام گفت: رویکرد خطبه در کوفه به معرفی خاندان عترت سپری نشد، چرا که آنها نسبت به سایر مردم، اهل‌بیت را بیشتر می‌شناختند، اما شامیان اینطور نبودند. آنها تصور می‌کردند امام علیه حکومت خروج کرده لذا خارجی است، به این معنا که علیه امام عادل قیام کرده است. اسلام اهل شام با تلاش‌های معاویه، اسلام اموی بود، همچنان که نزدیک به ۵ دهه معاویه به عنوان استاندار بر اهل شام حکومت کرد.

وی افزود: علت اینکه سه روز کاروان اسراء را دم دروازه شام نگه داشتند، برای تحقیر بود. آنها جشن پیروزی با حضور اسراء ترتیب داده بودند. در این شرایط امام سجاد گاهی با گوشه چشم مبارکشان به مردم نگاه می‌کرد. در صحنه‌ای متوجه شدند پیرمردی با حرص و ولعی خاص جسارت‌هایی به کاروانیان به خرج می‌دهد. به او فرمود: «پیرمرد، قرآن خوانده‌ای؟» گفت:بله. فرمود: آیا این آیه را خواندی؟ «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى‏؛ بگو جز مودت خویشاوندان از شما مزدی نمی‌خواهم». گفت: بله خواندم. فرمود: ای پیرمرد، ما همان ذوی‌القربی هستیم. سپس فرمود آیا این آیه را خوانده‌ای که: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏ …؛ حق خویشاوندان را ادا کن.» گفت: خواندم. فرمود: «ما همان «ذوالقربی» هستیم. سپس حضرت به همین ترتیب به آیه تطهیر اشاره کرد. راوی می‌گوید: آن مرد ساکت ماند و از حرفی که زده بود پشیمان شد. آنگاه گفت: آیا برای من راه توبه باز است؟ فرمود: «بله اگر توبه کنی خدا می‌پذیرد و با مایی. گفت: توبه کردم. این خبر به یزید رسید، دستور داد او را کشتند.

می پسندم(۱)نمی پسندم(۰)
ارسال دیدگاه